بهارم از خستگي روي اسباب بازياش توي اتاقش خوابيده
تصور اينکه يه روز بهار خودش بخوابه برام قابل درک نبود چون کلا بچه وابسته اي بود از کوچيکيش و البته الانم بايد حتما آرنج منو موقع خواب بگيره تا بخوابه ولي چند وقتيه خوب به خواب ميره و اگر خسته باشه خودش ميخوابه چيزي که بعيد بود انگار دخترم داره بزرگ ميشه عاليه نه اينکه بزرگ ميشه اينکه داره مهارتهاي بيشتري به دست مياره و تعادل و کنترل رفتاريش مثه آدم بزرگا ميشه .الان بهار 4 سال و 5 ماهشه فصل تابستونه و ماه مرداد انشالا مهرماه که بياد بايد بره پيش دبستاني يک و من خيلي خوشحالم البته خودش خيلي واکنشي نشون نميده و مشتاق براي مهد کودک رفتن نيست اما ميدونم که ميتونه با اين قضيه کنار بياد.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی